بیماری خشکیدگی سرشاخه ی مرکبات یکی از بیماریهای مهم مرکبات در دنیا است. قارچهای مختلفی نظیرFusarium oxysporium f. sp. ،Diplodia natalensis Pole Evans. Nattrassia mangiferae (Syd. & P. Syd.) B. Sutton & Dyko وcitri به عنوان عوامل بیماری خشکیدگی سرشاخه در مرکبات گزارش شده اند
خشکیدگی سرشاخه های مرکبات در مراحل اولیه ( اواسط بهار) اغلب باعث پژمردگی و خشکیدگی در شاخه های انتهایی درختان میشود و با گرم شدن هوا شدت پیدا میکند. ابتدا برگها سبز- خشک شده، در اثر تابش آفتاب به رنگ قهوه ای در می آیند ولی غالباً از شاخه ها جدا نمیشوند و سپس به صورت پژمردگی و خشکیدگی سرشاخه ها مشاهده میشود.
در اثر پیشرفت بیماری، آلودگی از شاخه های انتهایی به سمت پایین و در نهایت تنه ی اصلی گسترش مییابد. در برخی موارد روی سرشاخه ها و تنه ی درختان آلوده شکافهای طولی در اندازه های متفاوت مشاهده میشود که غالبا با ترشح صمغ زرد رنگ که در مجاورت هوا سفت و سخت میشود، همراه است. در مراحل پیشرفته ی بیماری، پوست شاخه ها و تنه اصلی به صورت ورقه ای نازک جدا شده و زیر پوست، توده ی سیاهرنگ قارچ عامل بیماری مشاهده میگردد که از شاخص ترین نشانه های بیماری است
یکی از عوامل بیماری خشکیدگی سرشاخه ی مرکبات در ایران قارچ Nattrassia mangiferaeنام دارد که پیکنیددار است و به علت عدم وجود شرایط مناسب در طبیعت به ندرت پیکنید تشکیل می دهد. در طبیعت مرحله ی غیر جنسی آن Scytalidium dimidiatumاست که اندام های رویشی آن بصورت آرتروکنیدیوم در می آیند. فرم غیر جنسی و آرتروکنیدیومی قارچ عامل این بیماری مربوط به خانواده Botryosphaeriaceae است. آرتروکنیدیومها با تراکم فوق العاده زیادی، تشکیل لایه دودهای زیر پریدرم شاخه های آلوده میدهند و قادر به
تحمل آب و هوای گرم و خشک برای مدت طولانی می باشند. آتروکنیدیومها توسط باد و باران منتقل میشوند و دوره نهفتگی آنها تحت تاثیر درجه حرارت قرار میگیرد. عامل بیماری دامنه میزبانی گسترده ای دارد و بیش از 18گونه و واریته متعلق به 10خانوادهی گیاهی
از جمله درختان مثمر و غیرمثمر شامل انواع مختلف مرکبات، درختان میوه هسته دار و دانه دار، انواع درختچه ها و درختان سایه دار از قبیل اکالیپتوس و حتی نخل خرما را مورد حمله قرار میدهد
دامنه ی میزبانی وسیع قارچ Nattrassiaنشان دهنده این است که این قارچ بصورت غیراختصاصی عمل میکنند و لذا مشکلاتی را در کنترل این بیماری ایجاد می نماید. اعمال مدیریت صحیح در تغذیه و تقویت درختان مرکبات، آبیاری کافی در طول تابستان، ضد عفونی محلهای هرس، عدم هرس درختان در طول ماههای گرم سال میتواند خسارت این بیماری را کاهش دهد. روشهای کاربردی زیر می توانند در کاهش شدت خسارت بیماری موثر واقع شوند.
نتایج تحقیقات انجام شده در خوزستان نشان داده که از نُه واریته لیمو و لایم مورد آزمایش، یوریکا، میر، لایم مکزیکی و لیسبون به ترتیب بیشترین حساسیت را داشته و مناسب کشت در منطقه ی خوزستان نمی باشند ولی مگدالینا و لیمو شیرین به ترتیب کمترین حساسیت را نشان داده اند و برای منطقه ی خوزستان توصیه میشوند
خودداری از هرس درختان در بهار و تابستان که باعث از دست رفتن آب و وارد شدن تنش به درخت میشود، در کاهش میزان آفتاب سوختگی موثر است. آبیاری کافی به منظور تامین رطوبت و کاهش تنش خشکی، در کاهش آفتاب سوختگی و در نهایت بیماری خشکیدگی سرشاخه ی مرکبات خیلی موثر است. خودداری از دادن کودهای ازته در ماه های تیر و مرداد و دادن کودهای پتاسه باعث استحکام بافت گیاه در مقابل عوامل بیماریزای زنده و غیرزنده ازجمله عارضه آفتابسوختگی میشوند. در صورت امکان و اقتصادی بودن، استفاده از سایبان باعث میشود میزان و شدت تابش نور خورشید کاهش یابد و ضمن کاهش آفتاب سوختگی، باعث کاهش خسارت بیماری خشکیدگی سرشاخه نیز میشود محلولپاشی درختان با استفاده از پودر کائولین سه تا شش درصد در اوایل صبح و نزدیک غروب در بازه زمانی اواسط خرداد تا اواسط تیرماه (در صورت نیاز به فاصله 91روز یکبار دیگر تکرار شود)
محلولپاشی درختان آلوده به بیماری خشکیدگی سرشاخه های مرکبات با استفاده از قارچکشهای اکسی کلرور مس (با غلظت دو تا سه در هزار) در ماه اردیبهشت میتواند در کنترل و کاهش خسارت بیماری مفید باشد. در صورت استفاده از سموم مسی، از محلولپاشی در ساعات گرم روز باید خودداری کرد چون احتمال گیاه سوزی وجود دارد. در صورت وجود هرگونه زخم، ضدعفونی فوری محل زخم با محلول بردو دو درصد انجام گیرد. در صورت مشاهده علائم بیماری، ابتدا هرس سرشاخه های خشک انجام شود و با ضدعفونی محل هرس با محلول بردو دو درصد، از گسترش بیماری جلوگیری شود. جهت پیشگیری بیماری، محلول پاشی درختان با سم مسی اکسی کلرور مس سه در هزار در اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت و تکرار آن به فاصله یک ماه بعد بسیار موثر است.